poyapoya، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

تموم زندگیم پسرم

روزمادر

امروز4خردادروزمادرهست خیلی خوشحالم که منم یه مامانم میگم خدا کی میشه که پویا به من یه تبریک یا یه نقاشی واسه کادوی روزمادربده ولی 6خردادکه رفته بودیم منزل مادرشوشو یه خواهرشوشو دارم که نامزدهدستمال آشپزخانه ودستکش فر خریده وبسته بندی کرده بود که از طرف پویا قبول کن.   ...
5 خرداد 1390

تولدعزیزم

باسلام من مریم هستم مامان پویا26سالمه.2سال پیش با آقاوحیدکه خیلی مهربونه ازدواج کردم و بعداز 1سال زندگی مشترک خواستیم ماهم یه نی نی داشته باشیم ومن همچنان سرکارمیرفتم تا وقتی که 8ماه ونیم حامله بودم چون آقادکتر توصیه شدید کرد دیگه استراحت کنم .  بله بالاخره آقا پویا بعداز9ماه درتاریخ24/4/1389دربیمارستان خصوصی شفا تو تبریز به دنیا اومد باوزن3کیلو350گرمو قد49سانتی مترکه بماندچقدر مامانم بهم دعواکردک ببین بچه چقدرلاغره وهمش بهت میگفتیم کم کارکن یه کم هم استراحت کن.ولی  من از بابت اینکه سالمه خوشحال بودم بله دوستان آقا پسرما روزبه روزبزرگتر میشدولی بماندکه چقدرگریه هاکردم هم به خاطراینکه شیرم نیومدفقط 2ماه شیرخوردبدا به شیرخشک...
5 خرداد 1390
1